دربان حرم آقا علی بن موسی الرضا(ع)
دربان حرم آقا علی بن موسی الرضا(ع)

دربان حرم آقا علی بن موسی الرضا(ع)

بیاین بریم حرم آقا .....

بیاین بریم حرم آقا .....

 

 

بیاین بریم حرم آقا و تولدشون رو تبریک بگیم . بیاین بریم حرم آقا و تو حرم باصفاشون نفس بکشیم . بیاین بریم حرم آقا و با آقامون درد دل کنیم . میدونم اکثر شما الان آرزوتونه در این شب و روز میلاد آقا توی حرم سراسر نورشون باشید .

پس بیاین با هم بریم حرم آقا ...

با هزار امید و آرزو و با اشک شوقی که عاشقان آقا بدرقه راهتون میکنند به راه می افتید و پس از مدتی که هر چقدر کم هم باشه برای آدم طولانی جلوه میکنه به مشهد میرسید .

همینطور که با تاکسی یا ماشین به سمت حرم میرید ، هی سرک میکشید تا گنبد و گلدسته های حرم رو ببینید . که یکدفعه چشمتون روشن میشه ....

ناخودآگاه داد میزنید : بابا ، مامان .... حرم آقا ....

و ناخودآگاه اشکتون سرازیر میشه . آخه یه عمره که انتظار کشیدین تا به حرم آقا برسین . یه عمره که .....

دلتون میخواد مستقیم برید حرم آقا ....

ولی به ناچار به هتل رفته و فوری وسایل رو گذاشته و آماده شده و راهی میشید .آخه نمیشه صبر کرد ....

راه می افتید به سمت حرم ولی پاهاتون دیگه توان نداره . از شوق رسیدن به معشوق دیگه هیچ حسی توی پاهاتون نیست . هر جور شده خودتون رو به ورودی حرم میرسونید ....

براتون فرقی نمیکنه از کدوم ورودی میرید . مهم رسیدن به آقاست ...

 

 

این روزا که عید میلاد آقاست ورودی های حرم آقا هم رنگ و بوی دیگه ای داره

 

میخواهید وارد بشید ولی باید اول از خدا و رسول پاکش و آقا و ملائک پاسدار حرم آقا اجازه بگیرید .

پس روبروی تابلوی اذن دخول حرم می ایستید و دست ادب روی سینه تون گذاشته و با تمام وجودتون میخونید :

اللهم انی وقفت علی باب من ....

پس از خوندن اذن دخول وارد حرم میشید . دلتون آروم نمیگیره .... ناخودآگاه روی زمین می افتید و خدا رو سجده میکنید که توفیق داده بیاین حرم آقا ....

بعد از اینکه سر از سجده برداشتید چند لحظه ای فقط نفس میکشید .....

چه هوای پاکی داره حرم آقا ....

آدم حس میکنه هیچ کجا اینطوری از نفس کشیدن لذت نمیبره ....

با نفس کشیدن توی حرم آقا نتنها جسم آدم که روح آدم هم تازه میشه ....

هنوز باورتون نمیشه که توی حرم آقایین ....

چند لحظه ای صبر میکنید و فقط نگاه میکنید . کل صحن رو نگاه میکنید تا مطمئن بشید بیدارید و خواب نمیبینید

برای دیدن عکس 180 درجه در اندازه واقعی روی عکس کلیک کنید

حالا که مطمئن شدید خواب نیستید میرید برای زیارت ....

از در صحن که میخواهید وارد بشید یه دربان رو میبینید که با عصایی نقره ای ( که نشانه شکوه و عظمت دربار سلطان دین آقا امام رضا علیه السلام هست ) در دست به شما خوشامد میگه

وارد رواقهای مبارکه میشید تا به ضریح مطهر آقا برسید ....

از عمرتون اینقدر شلوغی ندیدید ....

بعد از اینکه زیارت نامه و نماز زیارت رو خوندید ، به سمت ضریح مطهر میرید تا از نزدیک با آقا درد دل کنید....

سیل جمعیت شما رو با خودش اینور و اونور میبره ....

اصلا دست خودتون نیست . سعی میکنید خودتون رو به ضریح پاک و مطهر آقا برسونید ولی مگه میشه ...

بالاخره به ضریح آقا میرسید ....

وقتی لبهاتون رو روی ضریح آقا میذارید ، درد دلها شروع میشه ....

آقاجون شما که میدونید .....

آقاجون .....

دلتون نمیاد از ضریح آقا جدا بشید ....

دوست دارید همونجا جون بدید ....

ولی دیگران هم دل دارند و باید با آقاشون درد دل کنند .

شنیدید که قبر مطهر آقا هفت متر پایینتر از این ضریح است و توی رواق دارالاجابه یه پنجره هست که 20 متر با قبر مطهر فاصله داره .

به دارالاجابه میرید و دلتون رو به پنجره دارالاجابه گره میزنید ....

 

حالا وقتشه که توی صحنهای حرم مطهر هم چند قدمی راه برید و از هوای پاک اونجا استشمام کنید

وارد صحن انقلاب میشید ....

از جلوی پنجره فولاد حرم آقا مگه میشه بی تفاوت گذشت ؟

یادتون میاد که یه جایی خوندید که عربها به اینجا میگن باب المراد ....

و چه اسم بامسمایی هست این اسم باب المراد ....

سیم دلتون رو وصل میکنید به پنجره فولاد و عقده دل میگشایید و حاجاتتون رو به آقا میگید ...

حاجاتی که غیر شما و آقا کسی دیگه از اونا خبر نداره ....

خوب که با آقا درد دل کردید میرید به سمت سقاخونه تا از اون آب بهشتی نوش جان کنید ....

لیوان رو که پر میکنید صبر میکنید ....

اول نیت میکنید ....

به نیابت از همه اونایی که الان دلشون اینجاست ....

به نیابت از همه اونایی که دوست دارن بیان زیارت آقا و نمیشه ....

برای برآورده شدن حاجات همه حاجت مندان ....

برای شفای همه مریضهای محب اهل بیت ( علیهم السلام ) ...

آب رو مینوشید ....

چه آب گوارایی ....

سلام بر لب تشنه تون یا اباعبدالله ( علیه السلام ) ....

هنوز تو لذت نوشیدن آب گوارای بهشتی هستین که صدای نقاره خونه حرم مطهر از خود بیخودتون میکنه ...

یادتون میاد که یه عمر آرزو داشتین این صدا رو از نزدیک بشنوید و حالا ....

چند روزی که تو مشهد هستین چه زود میگذره . یکدفعه به خودتون میایید و میبینید باید به وطنتون برگردید ....

ولی مگه میشه از این حرم دل کند ....

برای زیارت وداع به حرم مطهر میرید . موقع خداحافظی بدترین لحظه این سفره ...

آقاجون من میرم ولی دلم رو توی حرمتون جا میذارم ....

آقاجون درسته زائر و مهمون خوبی براتون نبودم ولی شما که کریم هستین و به اعمال ما نگاه نمیکنین ...

آقاجون باز دوباره زود منو دعوت کنین بیام پابوستون ...

آقاجون نکنه ......

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد