دربان حرم آقا علی بن موسی الرضا(ع)
دربان حرم آقا علی بن موسی الرضا(ع)

دربان حرم آقا علی بن موسی الرضا(ع)

صفای نوکری زائرین ائمه معصومین ( علیهم السلام ) قسمت دوم ( کربلای معلی )

صفای نوکری زائرین ائمه معصومین ( علیهم السلام )

قسمت دوم ( کربلای معلی )

 

ظهر روز شنبه 1393/02/20 بود که به کربلا رسیدیم . وقتی به هتل رسیدیم دیدیم خداروشکر هتلمون بسیار نزدیک به حرم آقا قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل ( سلام الله علیه ) هست ( حدود 300 متر با حرم مطهر فاصله داشت ) .

این عکس رو از جلوی در هتل گرفتم

عصر بهمراه زائرین به حرم مطهر حضرت ابوالفضل ( سلام الله علیه ) مشرف شده و پس از زیارت به حرم مطهر آقا امام حسین ( علیه السلام ) رفتیم . اینبار بر خلاف نوبت قبلی حرمها نسبتا خلوت بود و راحت میشد ضریحهای مطهر رو در آغوش کشیده و بوسید . جاتون واقعا خالی بود .

وقتی به کنار ضریح مطهر آقا امام حسین ( علیه السلام ) رسیدم از طرف همه شما زیارت کرده و ضریح مطهر ایشون رو بوسیدم و بعد برای همه شما زیر قبه امام حسین ( علیه السلام ) ( جاییکه دعا در اونجا مستجاب میشه ) دعا کردم . برای بعضی از دوستان و عاشقان آقا که اسمشون و حاجاتشون توی ذهنم بود مخصوص دعا کردم و برای بقیه هم کلی دعا کردم که حاجاتشون انشاالله بنحو احسن برآورده بشه .

صبح روز یکشنبه 1393/02/21 پس از نماز صبح در مراسمی که از طرف بعثه مقام معظم رهبری در حرم امام حسین ( علیه السلام ) هر روز صبح برگزار میشه شرکت کردیم . با توجه به اینکه اون روزها ایام عید بود ، مداحی بعد از سخنرانی بیشتر حالت مولودی داشت .

نمیدونم نظر شما چیه ولی من اینطوری هستم که تو کربلا مولودی بهم نمیچسبه . کربلا سرزمین گریه و اشک و آهه . درسته که باید در ایام شادی ائمه معصومین ( علیهم السلام ) شاد بود ولی شادی در کربلا باید با همه جا فرق کنه .

بعد از مراسم به زیارت خیمه گاه و تل زینبیه رفتیم . در اون دو مکان مقدس هم باز بیاد همه شما نیکان بودم و به نیابت از طرف شما نماز خوندم و به آقا امام حسین ( علیه السلام ) و خواهر گرامیشون حضرت زینب ( سلام الله علیها ) هدیه کردم .

 

بعد از ظهر هم به بقیه زیارتگاهها مشرف شدیم .ابتدا به مقام امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) رفتیم .

 

سپس به مقام حضرت علی اصغر ( علیه السلام ) و مقام حضرت علی اکبر ( علیه السلام ) رفتیم .

 

 

صبح روز دوشنبه 1393/02/22 پس از شرکت در مراسم بعثه مقام معظم رهبری به محل مهمانسرای حرم امام حسین ( علیه السلام ) رفته و فیش غذای متبرک برای کاروان گرفتم .

سپس به دفتر تبلیغات حرم مطهر رفتم و برای یکی از دوستان یک کتاب دعا گرفتم . ( در حرمهای مطهر عراق کتب ادعیه ای که مورد استفاده حرم نیست رو به زائرین اهدا میکنند )

وقتی از پله های دفتر تبلیغات حرم مطهر میخواستم پایین بیام ، ( چون پله ها بسیار لیز بود ) پام سر خورد و بصورت بسیار خطرناک چندین پله افتادم پایین ولی مثل همیشه عنایات آقا شامل حالم شد و خدا رو شکر آسیب جدی ندیدم

 

ظهر به اتفاق یکی از زائرین به محل مهمانسرای حضرت رفتیم و غذای متبرک حرم مطهر رو گرفته و به هتل برده و بین زائرین تقسیم کردیم . جاتون واقعا خالی بود .

بعد از ناهار ساکهای زائرین رو جمع کرده و با وانت به محل اتوبوس بردیم .

با بردن ساکها کم کم احساس دلتنگی رفتن از کربلا و حرمهای باصفای اون و بین الحرمین وجود آدم رو فرا میگیره . بغضی توی گلوی آدم به وجود میاد که انگار میخواد آدم رو خفه کنه .

شب حدود ساعت 22:30 در حرم امام حسین ( علیه السلام ) مراسم جشن میلاد حضرت علی ( علیه السلام ) برگزار شد .

صبح روز سه شنبه 1393/02/23 با بقیه صبحها فرق داشت . گرچه روز عید بود ولی دلهای ما بیتاب بود . هر لحظه که میگذشت این بیتابی بیشتر میشد .

بعد از مراسم بعثه در حرم امام حسین ( علیه السلام ) وقتی به بین الحرمین اومدم دیدم انگار آسمان هم به حال ما دلش خون بود . باور کنید دل کندن از حرم آقا امام حسین ( علیه السلام ) با همه دل کندنها فرق میکنه . انگار دنیا رو از آدم میگیرند

 

توی بین الحرمین به مناسبت عید گل گذاشته بودند که منظره زیبایی رو ایجاد کرده بود .

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد